کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شکستگی دل از دیده ترم پیداست

    به سنگ خوردن مینا ز ساغرم پیداست

    دهان زخم بود ترجمان تیغ خموش

    ز جوی شیر چو فرهاد جوهرم پیداست

    ز ناتوانی من خامه می گزد انگشت

    که رگ ز صفحه تن همچو مسطرم پیداست

    نشد نهفته ز تن داغهای پنهانم

    همان ز گرد، سیاهی لشکرم پیداست

    چنان که شمع نماید ز پرده فانوس

    برون ز نه صدف چرخ گوهرم پیداست

    چو بوریاست ز پهلوی خشک بستر من

    قماش خواب ز نرمی بسترم پیداست

    به غیر موی سر خود مرا کلاهی نیست

    گذشتن از سر دنیا ز افسرم پیداست

    به حلم دوست دلیل است خواب غفلت من

    بهم نخوردن دریا ز لنگرم پیداست

    اگر چه بحر گرانمایه است دایه من

    همان غبار یتیمی ز گوهرم پیداست

    ز کاسه سر منصور باده می نوشم

    عیار حوصله من ز ساغرم پیداست

    ز گرد خوان فلک زله ای که من بستم

    چو ماه عید ز پهلوی لاغرم پیداست

    نهان چگونه کنم فیض کنج عزلت را؟

    که فتح باب ز نگشودن درم پیداست

    ستاره سوخته ای همچو من ندارد عشق

    که روز روشن از افلاک اخترم پیداست

    توان ز گریه من یافت درد من صائب

    شکوه بحر ز سیمای گوهرم پیداست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha