کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جای جام باده را تریاک نتواند گرفت

    خاک جای آب آتشناک نتواند گرفت

    کار مژگان نیست حفظ گریه بی اختیار

    پیش این سیلاب را خاشاک نتواند گرفت

    رخنه چون در ملک افزون شد گرفتن مشکل است

    عافیت جا در دل صد چاک نتواند گرفت

    رز به اندک روزگاری بر سر آمد از چنار

    هر سبکدستی عنان تاک نتواند گرفت

    در کمان سخت نتوان حفظ کردن تیر را

    آه جا در خاطر غمناک نتواند گرفت

    می شود در ناف آهو مشک هر خونی که خورد

    دل کسی ان طره پیچاک نتواند گرفت

    می برد خورشید تابان گرمی بیجا به کار

    دل ز ماهرروی آتشناک نتواند گرفت

    طعمه بیرون از دهان شیر کردن مشکل است

    خون خود را کس ازان فتراک نتواند گرفت

    غیر آه ما که از دامان مطلب کوته است

    هیچ دستی دامن افلاک نتواند گرفت

    می توان از پنجه شاهین گرفتن کبک را

    دل کسی صائب ازان بی باک نتواند گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha