کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب که بر انجمن آن شعله سیراب گذشت

    عرق شمع ز پیراهن مهتاب گذشت

    خنده کبک به کهسار زند تمکینش

    آن که از خانه ما تند چو سیلاب گذشت

    دوش کان سرو روان سایه به مسجد افکند

    چه ز خمیازه آغوش به محراب گذشت

    طی شد آن عهد که دل شکوه دوران می کرد

    این جراحت ز برون دادن خوناب گذشت

    ای که از روی تو شد روی زمین آینه زار

    باید از لغزش مستانه سیماب گذشت

    صاحب اشک ندامت غم دوزخ نخورد

    می توان سالم از آتش به همین آب گذشت

    چون سیاووش مسلم گذرد از آتش

    هر که مردانه تواند ز می ناب گذشت

    خون مرده است ز شب آنچه به غفلت گذرد

    زنده دل آن که تواند ز سر خواب گذشت

    مغز را بوی دل سوخته از جا برداشت

    تا که امروز ازین دشت جگرتاب گذشت؟

    نیست در عالم اسباب، صفایی صائب

    آن بود صاف که از پرده اسباب گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha