کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باید آهسته ز پیران جهان دیده گذشت

    نتوان تند به اوراق خزان دیده گذشت

    چشم شوخ که مرا در دل غم دیده گذشت؟

    کز تپیدن، دلم از آهوی رم دیده گذشت

    وقت آن بی سر و پا خوش که در ایام بهار

    سبک از باغ چو اوراق خزان دیده گذشت

    دارد از گرمروان داغ، مرا سیر شرار

    که به یک چشم زدن زین ره خوابیده گذشت

    طفلی از بیخبری ها ز لب بام افتاد

    سخنی بر لب هر کس که نسنجیده گذشت

    دست و دامان تهی رفت برون از گلزار

    هر که از مردم فهمیده، نفهمیده گذشت

    خنده رو سر ز دل خاک برآرد چون صبح

    غنچه هر که ازین باغ، نخندیده گذشت

    از جهان چشم بپوشان که ازین خارستان

    گل کسی چید که با دیده پوشیده گذشت

    زلف مشکین تو یک عمر تأمل دارد

    نتوان سرسری از معنی پیچیده گذشت

    آه نگذاشت اثر از دل صد پاره من

    چون نسیمی که بر اوراق خزان دیده گذشت

    از دو سر، عدل ترازوی گران تمکینی است

    که نرنجاند کسی را و نرنجیده گذشت

    کرد خون در جگر خار علایق صائب

    هر که زین مرحله با دامن برچیده گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha