به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شور در دل فکند لعل خموشی که تراست
خواب را تلخ کند چشمه نوشی که تراست
از لطافت، سخنی چند که در دل داری
می توان خواند ز لبهای خموشی که تراست
خواب را شوخی چشم تو رم آهو کرد
چه کند باده گلرنگ به هوشی که تراست؟
صرف خمیازه آغوش شود اوقاتش
هر که را چشم فتد بر بر و دوشی که تراست
ای بسا روز عزیزان که سیه خواهد کرد
از خط و زلف، رخ غالیه پوشی که تراست
سبزه تربتش از آب گهر سبز شود
هر که چشم آب دهد از در گوشی که تراست
چه بهشتی است که ایمان به گرو می گیرد
از فقیران، نگه باده فروشی که تراست
طرف دعوی صائب مشو ای بلبل مست
که دو هفته است همین جوش و خروشی که تراست
نیست ممکن که ترا پخته نسازد صائب
چون می تلخ درین میکده جوشی که تراست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.