کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست آرام در آن دل که هوس بسیارست

    شررآمیز بود شعله چو خس بسیارست

    دل بی وسوسه از گوشه نشینان مطلب

    که هوس در دل مرغان قفس بسیارست

    هر قدم اری و هر خار زبان ماری است

    آفت دامن صحرای هوس بسیارست

    بر تهیدستی ما خنده زدن بیدردی است

    به کنار آمدن از بحر ز خس بسیارست

    باعث رنجش ما یک سخن سرد بس است

    دل چون آیینه را نیم نفس بسیارست

    ناقه و محمل و لیلی همه بی آرامند

    اثر شعله آواز جرس بسیارست

    از تماشای گهر نعل در آتش دارد

    ورنه در سینه غواص نفس بسیارست

    بر جگرسوختگانی که درین انجمنند

    سینه گرم مرا حق نفس بسیارست

    از بدان فیض محال است به نیکان نرسد

    حق بیداری دزدان به عسس بسیارست

    در پی قافله ز افسانه غفلت صائب

    نتوان خفت که آواز جرس بسیارست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha