کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از شناسایی حق لاف زدن، نادانی است

    قسمت نقش ز نقاش، همین حیرانی است

    دل آزاد من از هر دو جهان بیخبرست

    در صدف، گوهر من بی صدف از غلطانی است

    پرتو شمع محال است به روزن نرسد

    دیده تاریک نماند، دل اگر نورانی است

    هر چه در سینه بود، می کند از سیما گل

    شاهد تنگی دلها، گره پیشانی است

    کیستم من که زنم لاف صبوری در عشق؟

    کشتی نوح درین قلزم خون طوفانی است

    نتوان شد ز عزیزان جهان بی خواری

    نه ز تقصیر بود یوسف اگر زندانی است

    سرعت عمر، ز کوه غم و درد افزون شد

    کار سیلاب گرانسنگ، سبک جولانی است

    زیر گردون مکن اندیشه فارغبالی

    قفس تنگ چه جای پر و بال افشانی است؟

    چون به فرمان روی، این دایره انگشتر توست

    از تو گردنکشی چرخ ز نافرمانی است

    حرص پیران شود از ریزش دندان افزون

    که صدف کاسه دریوزه ز بی دندانی است

    سر خط مشق جنون است خط سبز بتان

    نقطه خال سیه، مرکز سرگردانی است

    چه خیال است که از دوری ظاهر گسلد؟

    ربط من با کمر نازک او روحانی است

    پشت شهباز به سرپنجه گیرا گرم است

    ناز آن چشم سیه مست ز خوش مژگانی است

    کی به جمع دل صد پاره ما پردازد؟

    طفل شوخی که مدارش به ورق گردانی است

    چون برآرم سر ازان آیه رحمت صائب؟

    نوسوادم من و آن زلف، خط دیوانی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha