صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۴۵۳: نیست آرام در آن دل که هوس بسیارست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست آرام در آن دل که هوس بسیارست شررآمیز بود شعله چو خس بسیارست دل بی وسوسه از گوشه نشینان مطلب که هوس در دل مرغان قفس بسیارست هر قدم اری و هر خار زبان ماری است آفت دامن صحرای هوس بسیارست بر تهیدستی ما خنده زدن بیدردی است به کنار آمدن از بحر ز خس بسیارست باعث رنجش ما یک سخن سرد بس است دل چون آیینه را نیم نفس بسیارست ناقه و محمل و لیلی همه بی آرامند اثر شعله آواز جرس بسیارست از تماشای گهر نعل در آتش دارد ورنه در سینه غواص نفس بسیارست بر جگرسوختگانی که درین انجمنند سینه گرم مرا حق نفس بسیارست از بدان فیض محال است به نیکان نرسد حق بیداری دزدان به عسس بسیارست در پی قافله ز افسانه غفلت صائب نتوان خفت که آواز جرس بسیارست صائب تبریزی