کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خال زیر لب آن ماه لقا افتاده است

    چشم بد دور که بسیار بجا افتاده است

    دل بی جرأت ما گوشه نشین ادب است

    ورنه لعل لب او بوس ربا افتاده است

    بی سرانجامتر از نقطه بی پرگارست

    تا دل از حلقه زلف تو جدا افتاده است

    بی سیاهی نتوان چشمه حیوان را یافت

    خال در کنج لب یار بجا افتاده است

    بی اشارت خم ابروی تو یک ساعت نیست

    قبله ات شوختر از قبله نما افتاده است

    نیک چون باز شکافی سر بی مغزی هست

    هر کجا سایه ای از بال هما افتاده است

    می کند رحم به آشفتگی ما صائب

    هر که را کار به آن زلف دو تا افتاده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha