به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ناله سوخته جانان به اثر نزدیک است
دست خورشید به دامان سحر نزدیک است
قسمت من چو صدف چون لب خشک است از بحر
زین چه حاصل که به من آب گهر نزدیک است؟
وصل با کوتهی دست ندارد ثمری
بهله رازین چه که دستش به کمر نزدیک است؟
صرف خمیازه آغوش شود اوقاتش
هاله هر چند به ظاهر به قمر نزدیک است
روی دنیای فرومایه به بی رویان است
همه جا پشت ز آیینه به زر نزدیک است
دل ز خط زودتر از زلف شود کامروا
شب ایام بهاران به سحر نزدیک است
کار آتش کند آبی که به تلخی بخشند
ورنه دریا به من تشنه جگر نزدیک است
سکه سان رویی از آهن به کف آور صائب
کاین متاعی است که امروز به زر نزدیک است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.