به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عشق را از دل سودازده ما ننگ است
این پلنگی که با سایه خود در جنگ است
خاطر ساده دلان نقش جهان نپذیرد
شیشه صد میکده گر صرف کند بیرنگ است
چرخ را ناله من بر سر کار آورده است
از دم گرم من این دایره سیر آهنگ است
چون گره بر لب گفتار چو مرکز نزنم؟
عرصه دایره خلق عزیزان تنگ است
سبزی بخت، عبث جلوه فروشی نکند
که بر آیینه ما شهپر طوطی زنگ است
آفتابش به لب بام زوال استاده است
هر که چون شبنم گل، بسته آب و رنگ است
دل بی عشق خطر از دم عیسی دارد
شیشه چون شد تهی از باده، نفس هم سنگ است
سخن تلخ کند نرم، دل دشمن را
سرکه تند علاج دل سخت سنگ است
چشم بر اطلس افلاک ندارد صائب
کاین قبایی که بر قامت همت تنگ است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.