به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آن که در جام خضر آب بقا ریخته است
به لب تشنه ما زهر فنا ریخته است
ما نه امروز کبابیم، که معمار ازل
رنگ افلاک ز خاکستر ما ریخته است
طفلی و سنگ و گهر در نظرت یکسان است
تو چه دانی که درین خاک چها ریخته است!
نیست پرواز به بال دگران شیوه من
ورنه در سایه من بال هما ریخته است
خاک را دست به افسردن این آتش نیست
خون عشاق عیان است کجا ریخته است
ما نه آنیم که بر برگ بلرزیم چو بید
بارها دامن گل از کف ما ریخته است
صائب از چشمه آیینه کجا گیرد آب؟
آن که در شوره زمین آب بقا ریخته است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.