صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۵۲۲: آن که در جام خضر آب بقا ریخته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن که در جام خضر آب بقا ریخته است به لب تشنه ما زهر فنا ریخته است ما نه امروز کبابیم، که معمار ازل رنگ افلاک ز خاکستر ما ریخته است طفلی و سنگ و گهر در نظرت یکسان است تو چه دانی که درین خاک چها ریخته است! نیست پرواز به بال دگران شیوه من ورنه در سایه من بال هما ریخته است خاک را دست به افسردن این آتش نیست خون عشاق عیان است کجا ریخته است ما نه آنیم که بر برگ بلرزیم چو بید بارها دامن گل از کف ما ریخته است صائب از چشمه آیینه کجا گیرد آب؟ آن که در شوره زمین آب بقا ریخته است صائب تبریزی