کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق هر چند که در پرده بود مشهورست

    حسن هر چند که بی پرده بود مستورست

    هر که از چاه زنخدان تو سالم گذرد

    گر بود صاحب صد دیده روشن، کورست

    بود از زخم زبان خار بیابان جنون

    نمک مایده عشق ز چشم شورست

    جگر دیدن عیب و هنر خویش کراست؟

    زشت اگر پشت به آیینه کند معذورست

    می دهد قطره و سیلاب عوض می گیرد

    شهرت بحر به همت غلط مشهورست

    به سخن دعوی حق را نتوان برد از پیش

    هر که سر در سر این کار کند منصورست

    سپری زود شود زندگی تن پرور

    زودتر پاره کند زه چو کمان پرزورست

    حسن از دیدن آیینه نمی گردد سیر

    آب سرچشمه آیینه همانا شورست

    یک کف خاک ز بیداد فلک بی خون نیست

    گر شکافند جگرگاه زمین یک گورست

    سیری از شور سخن نیست دل صائب را

    تشنگی بیش کند آب چو تلخ و شورست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha