کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق بیتابی ذرات جهان را سبب است

    زردی چهره خورشید ز درد طلب است

    یک زمان بی دم گرم و نفس سرد مباش

    که ز انفاس، همین یک دو نفس منتخب است

    مگشا لب به شکرخند که در عالم درد

    رخنه مملکت دل، دم صبح طرب است

    چون صدف هر که به دریوزه دهن باز کند

    گر چه در آب گهر غوطه زند، خشک لب است

    دل ز بیداری شب، زنده جاوید شود

    چشمه خضر نهان در ته دامان شب است

    ماه و خورشید بود شمع ته دامانش

    سر زلفی که سیه روزی ما را سبب است

    سبز تلخی نتوان یافت به شیرینی تو

    گوشه چشم ترا چاشنی کنج لب است

    چه کند صائب مسکین نگدازد چون موم؟

    روزگاری است که دربند گران ادب است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha