صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۴۲۳: شور در دل فکند لعل خموشی که تراست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شور در دل فکند لعل خموشی که تراست خواب را تلخ کند چشمه نوشی که تراست از لطافت، سخنی چند که در دل داری می توان خواند ز لبهای خموشی که تراست خواب را شوخی چشم تو رم آهو کرد چه کند باده گلرنگ به هوشی که تراست؟ صرف خمیازه آغوش شود اوقاتش هر که را چشم فتد بر بر و دوشی که تراست ای بسا روز عزیزان که سیه خواهد کرد از خط و زلف، رخ غالیه پوشی که تراست سبزه تربتش از آب گهر سبز شود هر که چشم آب دهد از در گوشی که تراست چه بهشتی است که ایمان به گرو می گیرد از فقیران، نگه باده فروشی که تراست طرف دعوی صائب مشو ای بلبل مست که دو هفته است همین جوش و خروشی که تراست نیست ممکن که ترا پخته نسازد صائب چون می تلخ درین میکده جوشی که تراست صائب تبریزی