کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خانه دل روشنی از دیده روشن گرفت

    زنده دل را کرد در گور آن که این روزن گرفت

    سرمه چشم ملایک می شود خاکسترش

    هر که را برق تمنای تو در خرمن گرفت

    برنمی خیزد به تعظیم قیامت از زمین

    خاک دامنگیر عزلت هر که را دامن گرفت

    می کند از خون خود شیرین، دهان تیشه اش

    هر که چون فرهاد کار عشق بر گردن گرفت

    از دل سخت تو نتوانست لطفی واکشید

    آه گرم من که از ریگ روان روغن گرفت

    از لباس عاریت هر کس به آسانی گذشت

    در گریبان مسیحا جای چون سوزن گرفت

    گوهر شهوارم اما زیر پا افتاده ام

    بوسه زد بر دست خود هر کس که دست من گرفت

    نیست صائب روز میدان در شمار پردلان

    هر که نتواند به مردی تیغ از دشمن گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha