کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مردم هموار را از خاک برباید گرفت

    رشت های بی گره را در گهر باید گرفت

    گر سرت چون آفتاب از قدر سایه بر فلک

    خاک را از چهره زرین به زر باید گرفت

    کشتی خودبین نمی آید سلامت بر کنار

    جوهر آیینه را موج خطر باید گرفت

    آه کز کودک مزاجیهای ابنای زمان

    ابجد ایام طفلی را ز سر باید گرفت

    بر امید نسیه نتوان تلخ کردن نقد را

    خاک صحرای قناعت را شکر باید گرفت

    اعتمادی نیست بر گردون و صلح و جنگ او

    تیغ در دستی و در دستی سپر باید گرفت

    در کمان از تیر فکر خانه آرایی خطاست

    کار و بار این جهان را مختصر باید گرفت

    دامن شب را ز غفلت گر نیاوردی به دست

    در تلافی دامن آه سحر باید گرفت

    تا مگر مرغ همایونی برآرد سر ز غیب

    بیضه افلاک را در زیر پا باید گرفت

    چشم مست و لعل میگون را زکاتی لازم است

    از خمارآلودگان گاهی خبر باید گرفت

    بی جگر خوردن نگردد قطع صائب راه عشق

    توشه این راه از لخت جگر باید گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha