به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
صیقل آیینه دل غیر آه سرد نیست
هر که را در دل نباشد آه، مرد درد نیست
ای که خود را در دل ما زشت منظر دیده ای
رنگ خود را چاره کن، آیینه ما زرد نیست
دیده را در بسته وقف حسرت او کرده ایم
از نسیم مصر مارا چشم راه آورد نیست
میکشان در روز باران خسرو وقت خودند
ابر گوهربار، کم از گنج باد آورد نیست
سینه صافان را غباری گر بود بر چهره است
در درون خانه آیینه راه گرد نیست
سنگ در عصمت سرای جام جم می افکند
گر نریزد خون واعظ دختر رزمرد نیست!
روز باران، گر شب آدینه باشد، می کشد
صائب ما در میان میکشان بی درد نیست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.