کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شسته ام از چشمه مه رو به آبم کار نیست

    شیر مست ماهتابم با شرابم کار نیست

    ماهتاب از شمع کافوری ندارد کوتهی

    با چراغ خیره چشم آفتابم کار نیست

    کرده ام تر از گل شب بوی بیداری دماغ

    با نسیم غفلت ریحان خوابم کار نیست

    مستم اما در پی آزار کم ظرفان نیم

    موج بی پروایم اما با حبابم کار نیست

    بارها بند قبای صبح را واکرده ام

    با چنین دستی به دامان نقابم کار نیست

    آسمان گو کشتی انصاف بر خشکی ببند

    ماهی ریگ روانم من، به آبم کار نیست

    نسبت من با خطا دورست از فهمیدگی

    صائبم صائب به جز فکر صوابم کار نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha