به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
پیش خط تازه آن سرو بستان بهشت
از سیه پیران بود در دیده ریحان بهشت
هست زندان پر از وحشت به چشم عارفان
پیش طاق آن دو ابرو قصر و ایوان بهشت
خلد جای نعمت دیدار نتواند گرفت
می خورد خون عارف از نعمای الوان بهشت
هر که دارد قامت رعنای او را در نظر
می رود دایم سراسر در خیابان بهشت
دور باش ناز اگر نزدیک گذارد مرا
می توان گل چیدن از سیمای دربان بهشت
ای بهشتی رو، ز عاشق روی پوشیدن چرا؟
گل نمی گردد به چیدن کم ز بستان بهشت
زینهار از حلقه فتراک جانان سرمپیچ
تا هم اینجا سر برآری از گریبان بهشت
راه پیمایی که بر خود خواب راحت تلخ کرد
پاک سازد گرد راه از خود به دامان بهشت
چشم گریانی که آرد خون غیرت را به جوش
پیش من خوشتر بود از روی خندان بهشت
قانعان را در دل خرسند آه سرد نیست
ره نمی باشد خزان را در گلستان بهشت
با پریزادان معنی عشقبازی کرده است
کی به چشم صائب آید حور و غلمان بهشت؟
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.