کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زان لب شیرین که در هر گوشه صد فرهاد داشت

    بوسه ای برد از میان ساغر که صد فریاد داشت

    بعد ایامی که درهای اجابت باز شد

    آه در دل همچو جوهر ریشه در فولاد داشت

    سازگاری چرخ را با من نبود از راه لطف

    چند روزی بهر ویرانی مرا آباد داشت

    دل ز هر آواز پا می ریخت در دامن مرا

    تا درین وحشت سرا عیدم مبارکباد داشت

    پخته چندین خام را نتوان به آسانی نمود

    تاک در یک آستین صد سیلی استاد داشت

    مهر لب شد حیرت رخسار آتشناک او

    چون سپند آن خال مشکین ورنه صد فریاد داشت

    گشت صائب رزق ما از خامه معنی نگار

    بهره ای کز نقش شیرین تیشه فولاد داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha