کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن بی پروا ز شور عندلیبان فارغ است

    غنچه این باغ، دل خوردن نمی داند که چیست

    ریخت خون کوهکن را تیشه از دهشت به خاک

    شیرخوار آداب می خوردن نمی داند که چیست

    ناقصان آسوده اند از غم که ماه ناتمام

    تا نگردد بدر، دل خوردن نمی داند که چیست

    این جواب آن که می گوید نظیری در غزل

    هر که دل را باخت دل بردن نمی داند که چیست

    داغ عمر رفته افسردن نمی داند که چیست

    آتش این کاروان مردن نمی داند که چیست

    شعله را اشک کباب از سوختن مانع نشد

    آتش سوزان نمک خوردن نمی داند که چیست

    خار نتواند گرفتن دامن ریگ روان

    رهنورد شوق، افسردن نمی داند که چیست

    اهل صورت از خزان بی دماغی فارغند

    غنچه تصویر، پژمردن نمی داند که چیست

    گشت ذوق وعده سد راه جست و جو مرا

    دست و پا گم کرده، پی بردن نمی داند که چیست

    کشته تیغ شهادت در دو عالم زنده است

    محو آب زندگی، مردن نمی داند که چیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha