به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خط سنگین دل بهای لعل جانان را شکست
دیده از حق نمک بست و نمکدان را شکست
گر چه از خط معنبر در سیاهی غوطه زد
می توان زان لب خمار آب حیوان را شکست
چون سهیل از دیدن او بود روشن دیده ها
از چه رو خط رنگ آن سیب زنخدان را شکست؟
شد مسلسل حلقه زنجیر، مجنون مرا
هر قدر مشاطه آن زلف پریشان را شکست
شوخی چشم غزالان پای خواب آلود شد
چشم او تا بر میان دامان مژگان را شکست
سخت رویی جنگ دارد با محبت، ورنه من
می توانستم در این باغ و بستان را شکست
شد کتان را خار پیراهن فروغ ماهتاب
حسن او از بس که بر هم ماه تابان را شکست
جمع تا کردیم خود را نوبهاران رفته بود
در لباس غنچه می بایست دامان را شکست
از هجوم داغ صائب ماند آهم در جگر
جوش گل بال و پر مرغ گلستان را شکست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.