کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شوق دل دیگر به آب تیغ مژگان تشنه است

    آتش خاکسترآلودم به دامان تشنه است

    چشمه سار خضر را زحمت مده ای باغبان

    خاک این گلشن به خون عندلیبان تشنه است

    از طراوت گر چه آب از عارض او می چکد

    سبزه خطش به خونریز شهیدان تشنه است

    چند از آب خجالت تازه رو باشد کسی؟

    گل به خون خود در آن چاک گریبان تشنه است

    بود تا در بزم یک هشیار، ساقی می نخورد

    باغبان آبی ننوشد تا گلستان تشنه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha