کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مده از دست در پیری شراب ارغوانی را

    شراب کهنه از دل می برد یاد جوانی را

    ندامت چون لبم را در ته دندان نفرساید؟

    چو گل در خنده کردم صرف، ایام جوانی را

    چه خون ها می خورم در پرده دل تا نگه دارم

    ز چشم سوزن نامحرم این زخم نهانی را

    به عاشق می دهی تعلیم جان دادن، چه بی دردی!

    چراغ صبح می داند طریق جان فشانی را

    زبون کش نیستم چون باد صبح از پرتو همت

    وگرنه یاد می دادم به شمع آتش زبانی را

    به امیدی که چون باد بهار از در درون آیی

    چو گل در دست خود داریم نقد زندگانی را

    عجب دارم که بردارد به تن عذر مرا صائب

    به جان آزرده ام از خویشتن آن یار جانی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha