کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن بالادست را هر روزشان دیگرست

    شعله جانسوز را هر دم زبان دیگرست

    از می روشن صفای جام می گردد حجاب

    ورنه هر آیینه رو، آیینه دان دیگرست

    چهره گل پرده رخسار گلرنگ کسی است

    سرو بستان جامه سرو روان دیگرست

    چشم کوته بین به غور کار نتواند رسید

    ورنه هر شبنم محیط بیکران دیگرست

    عالم آسودگان دایم بود بر یک قرار

    بی قراران ترا هر دم جهان دیگرست

    قبله را چون طاق نسیان از نظر افکنده ایم

    سجده ما روشناس آستان دیگرست

    گر چه حفظ حق جهان را دیده بانی می کند

    آهوان دشت را وحشت شبان دیگرست

    چون سکندر دست شستن از زلال زندگی

    بی نیازان را حیات جاودان دیگرست

    می تراود گر چه از هر خار شکر نوبهار

    سبزه نورسته را تیغ زبان دیگرست

    می توان رفتن به پای علم بر بام خرد

    آسمان معرفت را نردبان دیگرست

    از تحمل دشمن خونخوار می گردد دلیر

    شیشه جانی تیغ را سنگ فسان دیگرست

    این جواب آن غزل صائب که ملا گفته است

    لب فرو بندید کاو را همزبان دیگرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha