کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عقل، اجزای وجود خویش باطل کردن است

    عشق، این اوراق را شیرازه دل کردن است

    جای خود را گرم کردن در سرای عاریت

    عکس را در خانه آیینه منزل کردن است

    رخنه اندیشه را مسدود کردن عزلت است

    ورنه خلوت را ز فکر پوچ محفل کردن است

    گر کلیدی هست قفل کعبه مقصود را

    دست خود کوته ز دامان وسایل کردن است

    با خس و خاشاک بستن پیش راه سیل را

    بهر ما دیوانگان فکر سلاسل کردن است

    با تکلف زندگی کردن درین مهمانسرا

    بر خود و بر دوستداران کار مشکل کردن است

    هست اگر راه گریز این خانه دربسته را

    چشم پوشیدن ز عالم، رخنه در دل کردن است

    با قد خم گشته آسودن درین وحشت سرا

    خوابگاه از سایه دیوار مایل کردن است

    چون مرا نظاره آن شاخ گل دیوانه کرد؟

    کار چوب گل اگر دیوانه عاقل کردن است

    همت ذاتی به جودست از گدا محتاج تر

    از کریمان خواستن، احسان به سایل کردن است

    گفتگوی عشق صائب پیش این بی حاصلان

    در زمین شور تخم خویش باطل کردن است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha