به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تا دل از روی تو شد مطلع انوار مرا
چشم خورشید شود خیره ز رخسار مرا
بی نصیب است ز من دیده ظاهربینان
می توان یافت به نور دل بیدار مرا
هست بر خاطر من دیدن غمخوار گران
ورنه کوه غم او نیست به دل بار مرا
در سیه رویی ازان گشته ام انگشت نما
که سر آمد چو قلم عمر به گفتار مرا
چون کنم پیش طبیبان دگر دست دراز؟
ناز عیسی است گران بر دل بیمار مرا
از کف دست اگر موی برون می آید
می رسد دست به موی کمر یار مرا
سرو آزاد ترا دیده بدبین مرساد
که به هر جلوه کند تازه گرفتار مرا
حلقه ای می زنم از دور بر آن در صائب
باغبان گر ندهد راه به گلزار مرا
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.