به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خوابیده تر از راه بود راحله ما
در سینه صحراست گره قافله ما
در دامن صحرای ملامت نتوان یافت
خاری که نچیده است گل از آبله ما
دیوانه به همواری ما نیست درین دشت
چون جوهر تیغ است خمش سلسله ما
از تشنه لبی گرد برآریم ز دریا
خون در جگر باده کند حوصله ما
چون سیل، دلیل ره ما جذبه دریاست
محتاج به رهبر نبود قافله ما
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصله بیت بود فاصله ما
چون زلف، پریشانی ما دور و درازست
کوتاه نگردد به شنیدن گله ما
جا دارد اگر زین غزل تازه نویسند
صائب به لب یار، عزیزان صله ما!
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.