کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر چه افکندم به روغن، نان خلق از خوی چرب

    قسمتم چون شمع کاهش شد ز گفت و گوی چرب

    برق عالمسوز شد، افتاد در خرمن مرا

    هر چراغی را که روشن کردم از پهلوی چرب

    تشنگی نتوان به شبنم بردن از ریگ روان

    خشکی سودا نگردد کم به گفت و گوی چرب

    با سبک مغزان تن پرور، سخن بی فایده است

    از قبول نقش، کاغذ راست مانع روی چرب

    آنچنان کز خشک مغزی دوست دشمن می شود

    می توان کردن ملایم خصم را از خوی چرب

    صید را پهلوی لاغر می شود خط امان

    می کشد در خاک و خون نخجیر را پهلوی چرب

    نیست در خوی نکویان چرب نرمی را اثر

    سرکشی در شمع افزون گردد از گیسوی چرب

    گر چه دست چرب را کمتر بود گیرندگی

    می برد از چربدستی بیش دل را موی چرب

    قسمت عشاق از سیمین عذاران کاهش است

    رشته ها را می گدازد گوهر از پهلوی چرب

    هست با تن پروران صائب فلک را لطف بیش

    پنجه قصاب بر خود بالد از پهلوی چرب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha