صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۸۸۳: گر چه افکندم به روغن، نان خلق از خوی چرب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه افکندم به روغن، نان خلق از خوی چرب قسمتم چون شمع کاهش شد ز گفت و گوی چرب برق عالمسوز شد، افتاد در خرمن مرا هر چراغی را که روشن کردم از پهلوی چرب تشنگی نتوان به شبنم بردن از ریگ روان خشکی سودا نگردد کم به گفت و گوی چرب با سبک مغزان تن پرور، سخن بی فایده است از قبول نقش، کاغذ راست مانع روی چرب آنچنان کز خشک مغزی دوست دشمن می شود می توان کردن ملایم خصم را از خوی چرب صید را پهلوی لاغر می شود خط امان می کشد در خاک و خون نخجیر را پهلوی چرب نیست در خوی نکویان چرب نرمی را اثر سرکشی در شمع افزون گردد از گیسوی چرب گر چه دست چرب را کمتر بود گیرندگی می برد از چربدستی بیش دل را موی چرب قسمت عشاق از سیمین عذاران کاهش است رشته ها را می گدازد گوهر از پهلوی چرب هست با تن پروران صائب فلک را لطف بیش پنجه قصاب بر خود بالد از پهلوی چرب صائب تبریزی