کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا کز دوریت مژگان به چشمم سوزن است امشب

    نفس در سینه ام چون خار در پیراهن است امشب

    ز جوش اشک می لرزد چو اهل حشر مژگانم

    قیامت در مصیبت خانه چشم من است امشب

    سر پیوند دارد با گسستن رشته جانم

    جهان بر دیده من همچو چشم سوزن است امشب

    همان چشمی که با خورشید می زد لاف همچشمی

    تهی از نور بینش همچو چشم روزن است امشب

    شب دوشین، تبسم های پنهانی که می کردی

    نمک پاش جراحت های پنهان من است امشب

    عجب دارم که پیوند حیاتم نگسلد از هم

    که پیچ و تاب زلفش در رگ جان من است امشب

    چه سازم در سلامت خانه تجرید نگریزم؟

    مرا یک دانه و برق بلا صد خرمن است امشب

    همان دستی که صائب دوش با او داشت در گردن

    ز هجران با غم روی زمین در گردن است امشب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha