کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مستی ز خط زیاده شد آن دلنواز را

    خط صبح نوبهار بود خواب ناز را

    دیگر عنان دل نتواند نگاه داشت

    در جلوه هر که بنگرد آن سرو ناز را

    با قهرمان عشق چه سازد غرور عقل؟

    از کبک مست نیست حذر شاهباز را

    عشاق را ز فقر مترسان که سادگی است

    نقش مراد، آینه پاکباز را

    برهند اگر چه دولت محمود دست یافت

    گردن نهاد حلقه زلف ایاز را

    از کار می روند به یکبار عاشقان

    موسم یکی است قافله های حجاز را

    در آتشند سوختگان، تا بریده اند

    بر قد شمع جامه سوز و گداز را

    ترسم که شیوه های هوس آفرین تو

    سازد نیازمند دل بی نیاز را

    سر کن حدیث زلف که مقراض کوتهی است

    این خوش فسانه ها ره دور و دراز را

    لب می خورد ز پاس زبان خون خود مدام

    ز اصلاح شمع، دل به دو نیم است گاز را

    ماری است مار شید که در کیسه خوشترست

    در خانه واگذار نماز دراز را

    شرم و حیاست لازم آغاز دلبری

    کم کم کنند باز، نظر شاهباز را

    صائب گرفت رنگ حقیقت مجاز من

    تا یافتم حقیقت عشق مجاز را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha