کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرگز تهی ز خون جگر نیست جام ما

    داغ است آفتاب ز ماه تمام ما

    آسوده از خمار و ز خوابیم بی خبر

    مستی چشم یار ندارد دوام ما

    ما را نظر به می نبود، چون دهان شیر

    از خون دشمن است می لعل فام ما

    با نیستی ز جلوه فردوس فارغیم

    دار فناست روضه دارالسلام ما

    چون می اگر چه تلخ جبین اوفتاده ایم

    سرچشمه نشاط جهان است جام ما

    ما را کمند جذبه ز مجنون رساترست

    لیلی یکی بود ز غزالان رام ما

    بس آه گرم کز دل دوزخ برآورد

    تا پخته گردد این ثمر نیم خام ما

    عقلی که سرنوشت جهان است ابجدش

    مشکل که سربرآورد از خط جام ما

    گردیده است همچو قدمگاه خضر، سبز

    روی زمین ز سرو پریشان خرام ما

    از بیدلی کنند غزالان ز ما حذر

    ورنه دعای جوشن صیدست دام ما

    مانند چوب بید، شود در نبات گم

    چوب قفس ز طوطی شیرین کلام ما

    خامی و پختگی و دگر سوختن بود

    ما سوختیم و پخته نگردید خام ما

    این کارخانه را دل ما می برد به راه

    دارد فلک اگر چه به ظاهر زمام ما

    چون آفتاب از نفس گرم عمرهاست

    صائب دویده است در آفاق نام ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha