صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۷۷۳: هرگز تهی ز خون جگر نیست جام ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگز تهی ز خون جگر نیست جام ما داغ است آفتاب ز ماه تمام ما آسوده از خمار و ز خوابیم بی خبر مستی چشم یار ندارد دوام ما ما را نظر به می نبود، چون دهان شیر از خون دشمن است می لعل فام ما با نیستی ز جلوه فردوس فارغیم دار فناست روضه دارالسلام ما چون می اگر چه تلخ جبین اوفتاده ایم سرچشمه نشاط جهان است جام ما ما را کمند جذبه ز مجنون رساترست لیلی یکی بود ز غزالان رام ما بس آه گرم کز دل دوزخ برآورد تا پخته گردد این ثمر نیم خام ما عقلی که سرنوشت جهان است ابجدش مشکل که سربرآورد از خط جام ما گردیده است همچو قدمگاه خضر، سبز روی زمین ز سرو پریشان خرام ما از بیدلی کنند غزالان ز ما حذر ورنه دعای جوشن صیدست دام ما مانند چوب بید، شود در نبات گم چوب قفس ز طوطی شیرین کلام ما خامی و پختگی و دگر سوختن بود ما سوختیم و پخته نگردید خام ما این کارخانه را دل ما می برد به راه دارد فلک اگر چه به ظاهر زمام ما چون آفتاب از نفس گرم عمرهاست صائب دویده است در آفاق نام ما صائب تبریزی