کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای روشن از فروغ تو چشم چراغ ها

    پر گل ز جوش حسن تو دامان باغها

    نوروز شد که جوش زند خون باغ ها

    از بوی گل، پری زده گردد دماغ ها

    در رهگذار باد سحرگاه، نوبهار

    از خیرگی ز لاله فروزد چراغ ها

    چون روی شرمگین که برآرد عرق ز خود

    از خود شراب لعل برآرد ایاغ ها

    در جستجوی غنچه پوشیده روی تو

    چون بوی گل شدند پریشان، سراغها

    در خاک و خون نشسته بوی تو نافه ها

    خرمن به بادداده زلف دماغ ها

    زان چاشنی که لعل تو در کار باده کرد

    عمری است می مکند لب خود ایاغ ها

    مردان به دیگری نگذارند کار خویش

    خود داشتند ماتم خود را چراغ ها

    روزی که خنده مهر نمکدان او شکست

    برداشتند کاسه دریوزه، داغ ها

    نوری نمانده است به چشم ستارگان

    افکندنی شده است سر این چراغها

    صائب ازین غزل که چراغ دل من است

    افروختم به خاک فغانی چراغ ها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha