کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ارگ چه سیل فنا برد هر چه بود مرا

    ز بحر کرد کرم خلعت وجود مرا

    ز بند وصل لباسی مرا برون آورد

    اگر چه مه چو کتان سوخت تار و پود مرا

    ستاره سوخته ای بود چون شرر جانم

    ز قرب سوختگان روشنی فزود مرا

    ز عمر رفته نصیبم جز آه حسرت نیست

    به جا نمانده ازان شمع غیر دود مرا

    چنین که روی مرا کرده بی حیایی سخت

    عجب که چهره ز سیلی شود کبود مرا

    ز خوش عیاری من سنگ امتحان داغ است

    ز خجلت آب شد آن کس که آزمود مرا

    فغان که همچو قلم نیست از نگون بختی

    به غیر روسیهی حاصل از سجود مرا

    به بینوایی ازین باغ پر ثمر صائب

    خوشم، که نیست محابایی از حسود مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha