صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۲۰: ارگ چه سیل فنا برد هر چه بود مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ارگ چه سیل فنا برد هر چه بود مرا ز بحر کرد کرم خلعت وجود مرا ز بند وصل لباسی مرا برون آورد اگر چه مه چو کتان سوخت تار و پود مرا ستاره سوخته ای بود چون شرر جانم ز قرب سوختگان روشنی فزود مرا ز عمر رفته نصیبم جز آه حسرت نیست به جا نمانده ازان شمع غیر دود مرا چنین که روی مرا کرده بی حیایی سخت عجب که چهره ز سیلی شود کبود مرا ز خوش عیاری من سنگ امتحان داغ است ز خجلت آب شد آن کس که آزمود مرا فغان که همچو قلم نیست از نگون بختی به غیر روسیهی حاصل از سجود مرا به بینوایی ازین باغ پر ثمر صائب خوشم، که نیست محابایی از حسود مرا صائب تبریزی