کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به شاهراه توکل بود سفر ما را

    یکی است توشه و زنار بر کمر ما را

    گذشته است ز سر آب هر کجا هستیم

    غم کنار و میان نیست چون گهر ما را

    به خوش عنانی ما گوهری ندارد بحر

    توان ز خویش نمودن به یک نظر ما را

    شکست سنگ ره ما کجا تواند شد؟

    که همچو موج ز دریاست بال و پر ما را

    چو تخم سوخته کز ابر تازه شد داغش

    ز باده شد غم و اندوه بیشتر ما را

    حریف باده آن چشم های مخموریم

    نمی توان به قدح ساخت بی خبر ما را

    چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم

    که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را

    شده است سینه ما همچو تیغ جوهردار

    ز بس که آه شکسته است در جگر ما را

    چه شکرهاست که در خارزار امکان نیست

    به غیر عشق گرفتاری دگر ما را

    به هر زمین نفشانیم تخم خود صائب

    نظر به سوختگان است چون شرر ما را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha