کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز گریه سرکشی افزود آن پریوش را

    که شعله ور کند اشک کباب، آتش را

    ز چهره عرق آلود یار در عجبم

    که کرده است چسان جمع، آب و آتش را؟

    عنان نخل خزان دیده در کف بادست

    چگونه جمع کنم این دل مشوش را؟

    مه به پرورش تن روان شود مشغول

    مکن به جام سفالین شراب بی غش را

    به بوالهوس مکن از روی التفات نگاه

    به خاک ره مفکن تیر روی ترکش را

    ضرور تا نشود، لب به گفتگو مگشا

    عنان کشیده نگه دار اسب سرکش را

    مرا نهال امید آن زمان شود سرسبز

    که نخل موم کند ریشه در دل آتش را

    به سیم و زر نشود حرص و آز کم صائب

    که نیست از خس و خاشاک سیری آتش را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha