به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ندارد حاجت مشاطه روی گلعذار ما
پر طاوس مستغنی است از نقش و نگار ما
زمین از سایه ما گر شود نیلی، عجب نبود
که کوه قاف می بازد کمر در زیر بار ما
ز طوف ما دل بی درد صاحب درد می گردد
چراغ کشته در می گیرد از خاک مزار ما
شکوه خاکساری خصم را بی دست و پا سازد
شود باریک، دریا چون رسد در جویبار ما
ز بال افشانی جان این چنین معلوم می گردد
که چشم دام زلفی می پرد در انتظار ما
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.