به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
طالعی کو، که کشم مست در آغوش ترا؟
بوسه تاراج کنم زان لب می نوش ترا
از پر و بال پریزاد خوش آینده ترست
جلوه زلف پریشان به بر و دوش ترا
لب میگون نتوانست ترا کردن مست
نیست ممکن می لعلی برد از هوش ترا
خواهد از چشمه خورشید برآوردن گرد
گر چنین خط دمد از صبح بناگوش ترا
نیست لازم لب نازک به سخن رنجه کنی
چشم گویاست زبان لب خاموش ترا
نه چنان فصل بهار تو بود بر سر جوش
که دم سرد خزان افکند از جوش ترا
بود ممکن که تو بی رحم ز من یاد کنی
می توانستم اگر کرد فراموش ترا
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.