کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از نظر کرد نهان خط رخ آن مهوش را

    پردگی ساخت شب دل سیه این آتش را

    چون برآید نفس از سوختگان در بزمی

    که نمک سرمه آواز شود آتش را؟

    زاهد خشک برآورد مرا از مشرب

    چون سفالی که کند جذب، می بی غش را

    آه در سینه من محنت پیری نگذاشت

    که کمان دل تهی از تیر کند ترکش را

    خصم سرکش شود از راه تحمل مغلوب

    خاک خاموش به از آب کند آتش را

    پرده تیرگی دل نشود رخت سفید

    چه دهی عرض به صراف، زر روکش را؟

    در شبستان لحد تلخ نگردد خوابش

    هر که در زندگی از خاک کند مفرش را

    نبرد زخم زبان سرکشی از طینت عشق

    چون خس و خار شود بند زبان آتش را؟

    بر سر رحم نیامد به زر و زاری و زور

    به چه تدبیر کنم رام، من آن سرکش را؟

    هر کجا اهل دلی نیست مزن دم صائب

    نتوان خواند به هر کس سخن دلکش را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha