کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نخل قد تو هم آغوش بلا کرد مرا

    هوس زلف تو همدست صبا کرد مرا

    خاک در دیده مقراض جدایی بادا!

    که ازان حاشیه بزم جدا کرد مرا

    عکس من خاک به چشم آینه را می پاشید

    پرتو روی تو آیینه نما کرد مرا

    بعد عمری که فلک بر سر انصاف آمد

    همچو یوسف به لب چاه بها کرد مرا

    (چه عجب گر جگر نی بخراشد نفسم

    بند از بند، فراق تو جدا کرد مرا)

    (داشتم شکوه ز ایران، به تلافی گردون

    در فرامشکده هند رها کرد مرا)

    چون به بستر بنهم پهلوی راحت صائب؟

    غنچه خسبی، گره بند قبا کرد مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha