کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که از عالم معنی خبری نیست ترا

    بهتر از مهر خموشی سپری نیست ترا

    اگر از خویش برون آمده ای چون مردان

    باش آسوده که دیگر سفری نیست ترا

    سرو از بی ثمری خلعت آزادی یافت

    جگر خویش مخور گر ثمری نیست ترا

    می کند همرهی خضر، بیابان مرگت

    اگر از درد طلب راهبری نیست ترا

    بر شکست قفس جسم ازان می لرزی

    که سزاوار چمن بال و پری نیست ترا

    بگسل از خویش و به هر خار که خواهی پیوند

    که درین ره ز تو ناسازتری نیست ترا

    زان به چشم تو بود روی زمین خارستان

    که چو نرگس به ته پا نظری نیست ترا

    سنگ را می شکند سنگ، ازان مغروری

    که درین هفت صدف، هم گهری نیست ترا

    نیست در بی هنری آفت نخوت صائب

    شکوه از بخت مکن گر هنری نیست ترا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha