کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نبردم زیر خاک از عجز با خود دعوی خون را

    به دست زخم دندان دادم آن لبهای میگون را

    ز چشم شوخ لیلی آهوان دارند فرمانی

    که هر جا می رود، از چشم نگذارند مجنون را

    رمیدن جست ازخاطر غزالان را ز بی جایی

    شکوه عشق مجنون تنگ کرد از بس که هامون را

    نکرد از دیده پنهان باده گلرنگ را مینا

    نقاب از دیده چون پنهان کند آن روی گلگون را

    مزن زنهار در کوی مغان لاف زبردستی

    که زور می حصاری می کند در خم فلاطون را

    نگردد ترک جست و جو حجاب روزی قانع

    گره در بال گردد دانه این مرغ همایون را

    ز زندان نیست پروا عشق را، معشوق اگر باشد

    به بوی گنج در خاک است استقرار، قارون را

    به خاکش نور بارد تا به دامان جزا صائب

    کسی کآرد به خاک کشتگان آن جامه گلگون را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha