به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
صفای ساعدت نیلی شمارد دست موسی را
بناگوش تو سازد تازه ایمان تجلی را
به اندک نسبتی عاشق تسلی می شود، ور نه
به آهو نسبت دوری است چشم شوخ لیلی را
توجه بیشتر از عاشقان با بوالهوس دارد
کریمان دوستتر دارند مهمان طفیلی را
ندارد شکری در چاشنی گردون مینایی
به حرف و صوت می دارد نگه آیینه طوطی را
به چندین سوزن الماس، حیران است مژگانش
که از پای که بیرون آورد خار تمنی را
خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
ز درد و داغ فارغ نیست یک ساعت دل عاشق
همیشه دست و لب گرم است مهمان تجلی را
بحمدالله نمردیم آنقدر کز گردش دوران
قدح در دست و مینا در بغل دیدیم تقوی را!
طریق عقل را بر عشق رجحان می دهد زاهد
عصایی بهتر از صد شمع کافوری است اعمی را
گر از عشق حقیقی هست دردی در سرت مجنون
به چشم آهوان مشکن خمار چشم لیلی را
در آن کشور که گردد گوهر افشان خامه صائب
رگ ابر بهاران طی کند طومار دعوی را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.