کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سمندر کرد اشک گرم من مرغان آبی را

    ز گوهر چون صدف پر ساخت گردون حبابی را

    بهاران را به غفلت مگذران چون لاله از مستی

    غنیمت دان چو نرگس دولت بیدار خوابی را

    شقایق حقه تریاک تا گردید، دانستم

    که افیونی کند آخر خمار می شرابی را

    غنیمت دان در اینجا این دو نعمت را، که در جنت

    نخواهی یافت خط سبز و رنگ آفتابی را

    بخیل آسوده است از فکر تعمیر دل سایل

    که چشم جغد داند توتیا گرد خرابی را

    نگردد جمع با طول امل جمعیت خاطر

    خلاصی از کشاکش نیست این موج سرابی را

    مقام گوهر شهوار در گنجینه می باید

    بیاض از سینه باید ساخت شعر انتخابی را

    زبان در مجلس روشندلان خاموش می باید

    که نوری نیست در سیما چراغ ماهتابی را

    غزل گویی به صائب ختم شد از نکته پردازان

    رباعی گر مسلم شد ز موزونان سحابی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha