کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر به این دستور خیزد، شمع ماتم می کند

    دود تلخ خط چراغ دودمان حسن را

    چون ورق برگشت، موری شیر را عاجز کند

    خط به مویی بست دست قهرمان حسن را

    خواب ما را از طراوت گر چه سنگین کرد خط

    سیل بی زنهار شد خواب گران حسن را

    می ربایندش هوسناکان ز دست یکدگر

    نرم کرد از بس که خط پشت کمان حسن را

    این دل سنگین که من زان خط ظالم دیده ام

    نی به ناخن می کند شکرستان حسن را

    حلقه خط می گذارد زان عذار آتشین

    نعل در آتش سمند خوش عنان حسن را

    گر چه نتوان آتش سوزنده را خس پوش کرد

    این سیه دل تخته می سازد دکان حسن را

    سخت می ترسم که خط سنگدل از گوشمال

    بر سر رحم آورد نامهربان حسن را

    گر چه خار از تندخویی ها نگهبان گل است

    خط به غارت داد صائب گلستان حسن را

    خط مشکین، تبتی شد میهمان حسن را

    شد خطر راه این سیاهی کاروان حسن را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha